به بهانه ی ولنتاین

ساخت وبلاگ

بسم الله

 

عالم آدمی که عوض می شود، بار معنایی کلمات برای او عوض می شوند. کلمه علی الظاهر همان است؛ اما واقعاً همان نیست. مثلاً فکر کن "خدا"یی که پیامبران می گفتند با "خدا"یی که کانت می گوید یکی نیستند. حالا شاید ما غافل از این، خوش باشیم که کانت هم که خدا را قبول دارد! مثلاً "علم". علم در عالم اسلامی یک معنی داشته و در عالم غربی یک چیز دیگر شده... و ما شاید غافل از این تغییر معنا، فلان علم ذاتاً سکولار را بخوانیم و خوش باشیم که داریم به توصیه ی نبی اکرم در مورد کسب علم عمل می کنیم...

مثلاً بگو "عشق". عشق در عالم سنتی ما یک معنی داشته و امروز یک معنی دیگر. دو معنای کاملاً متضاد، که اصلاً شاید جمع شدن شان در یک فرد محال باشد... یکی نتیجه ی از خود گسستن بوده و یکی تجلی خود پرستی است...

آقایونی که به معنی امروز عاشقید! عاشق باشد! ولی لطفاً برای بیان عشق تان به اشعار شعرای هم سلک خودتان تمسک کنید! حافظ و عطار و مولانا را از این دایره بیرون بگذارید...

 

حافظ گفت:

ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق

گفتم ای خواجه ی غافل! هنری بهتر از این؟

 

و عطار شرط راست بودن ادعای عشق را گسستن از خود و هر دو عالم می داند و می گوید:

گر ز خود و هر دو کون، پاک تبرا شوی

راست بود آن زمان از تو تولای عشق...

 

عشق در ادبیات این بزرگان را باید در این فضا فهمید؛ ولو این که ما نفهمیم این چیزها را... ولی لطفاً برای پیام های ولنتاین تان دور این ها را خط بکشید و به شعرایی که به معنی مبتذل امروزی عاشق اند دخیل ببندید!

 

پ.ن. رحمت به روح  قیصر امین پور که چه خوش گفت:

در بند خویش بودن، معنای عشق نیست

چونان که زنده بودن معنای زندگی...

(کتاب دستور زبان عشق)

 

یا علی مددی
سه تصویر از یک روز...
ما را در سایت سه تصویر از یک روز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3asiabc بازدید : 217 تاريخ : دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت: 0:07