در حاشیه ی سخنان آقای وزیر

ساخت وبلاگ

بسم الله

صحبت های اخیر یکی از وزرا در سیمای اصفهان، این روزها بسیار مورد توجه قرار گرفت و این توجه بی راه و ناحق نبود. این که وزیر گفته به من گفته شد تو سید هستی و بیا وزارت را بپذیر... بعد از آن که وزیر (که آن موقع وزیر نبود) گفته بود تخصصی در این حوزه ندارم.
اما به نظرم یک قسمت دیگر اظهارات ایشان هم باید مورد توجه قرار می گرفت؛ که متأسفانه آن طور که باید به آن دقت نشد. آقای وزیر می گوید من گفتم در این حوزه تخصص ندارم و نمی توانم وزیر شوم؛ اما اگر بخواهید وزارت ارشاد را به من بدهید... و بعد شروع می کند به گفتن سوابقی از خود متناسب با وزارت ارشاد: نقاش بودن، بازی در تئاتر و...

یادم به یکی از نوشته های رضا امیرخانی افتاد؛ گمانم در نفحات نفت. گفته بود از فلان نهاد با من تماس گرفتند که اگر می خواهی بیا و مجوز انتشارات بگیر! باز خدا رحمت کند پدر امیرخانی را که گفته بود گیرم یک نفر نویسنده ی خوبی باشد؛ این را چه دخلی به مجوز انتشارات؟!
این نکته ی سخنان آقای وزیر، در سایه ی ماجرای سید بودن گم شد؛ در حالی که اهمیتش اصلاً کم نبود. پدر بیاموز! گیرم تو استادِ استاد فرشچیان! این را چه به وزارت ارشاد؟

پ.ن. شاید با منطقِ "سیدی و جده ات ـ سلام الله علیها ـ تنهایت نمی گذارد" جورتر این باشد که یک رئیس جمهور سید انتخاب کنیم و خلاص!

آدرس آسیاب در تلگرام: https://telegram.me/asiaban57


یا علی مددی

سه تصویر از یک روز...
ما را در سایت سه تصویر از یک روز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3asiabc بازدید : 231 تاريخ : پنجشنبه 10 فروردين 1396 ساعت: 6:28