زندگی در میان مردگان

ساخت وبلاگ

بسم الله

رفته ام نمایشگاه کتاب شیراز. جایی که برگزار کننده اش، اداره ی فرهنگ و ارشاد «اسلامی» است. نمایشگاه بزرگ شیراز، یک نمازخانه ی کوچک در محوطه دارد که شاید گنجایش پنجاه نفر را هم نداشته باشد. وقت نماز ظهر می روم آن جا. می گویند نماز جماعت این جا نیست؛ اگر می خواهید جماعت بخوانید بروید سالن ملاصدرا. گوشه ای از سالن ملاصدرا را پارتیشنی کشیده اند و چند فرش پهن کرده اند و کاغذی هم زده اند: "نمازخانه". می روم داخل. نه رادیویی است؛ نه پخش اذانی؛ نه سیستم صوتی... یک نفر می ایستد و اذان می گوید... و این ها در حالی است که محل فروش بن کتاب، همین سالن است و هی صدای بلندگو می پیچد درون سالن: شماره ی 693 به باجه ی 13، شماره ی... . بعید می دانم صدای مکبر به راحتی به صف های آخر خانم ها می رسید... البته مجموعاً شاید 30 نفر نماز را به جماعت خواندیم...
شاید اگر نمازخانه ی مرتبی بود، یا با سیستم صوتی درست و درمانی مردم خبر می شدند که وقت اذان است و نماز جماعت، به جای 30 نفر 130 نفر نماز می خواندند... اما حالا شاید 90 درصد افرادی که نماز را خواندند، "دنبال" جای نماز بودند و پیدا کردند... و بی خیال ها یا غافل ها ماندند... چیزهای حواس پرت کن هم زیاد بود: از صف بن، تا بگو و بخند با رفقا، و چند صد غرفه ی پر از کتاب های جورواجور، و ...
حرف من گیر دادن به اداره ی ارشاد «اسلامی» نیست. شاید وظیفه این اداره بیشتر آموزش گیتار زدن باشد تا آماده کردن یک بلندگوی دستی در نمازخانه نمایشگاه... به نظرم این ماجرا، تمثیلی است از وضع دین داری در دنیای جدید. این دنیای شلوغ، پر است از چیزهای جذابی که وقتی و فراغتی برای دین داری و سجده نمی گذارد (شاید مثل همین وبلاگ نویسی و کانال نویسی من!). افرادی در این دنیای پر زرق و برق و پر مشغولیت، جا و وقت سجده را می یابند که دنبالش باشند... سرگرمی برای غافل ها ریخته؛ مثل نقل و نبات...


* عنوان مطلب، نام فیلمی است که چند سال قبل در سینما دیدم ـ اگر درست یادم مانده باشد البته. گشتم؛ اما اثری از نام سازنده و... اش نیافتم.


یا حق

سه تصویر از یک روز...
ما را در سایت سه تصویر از یک روز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3asiabc بازدید : 184 تاريخ : سه شنبه 4 دی 1397 ساعت: 13:29