بسم الله
سلام.
در (مذمت) شهر
گه نیت راه می کنی، دیوار است
در آینه آه می کنی، دیوار است
انگار که نیست تکیه گاهی، هرچند
هر قدر نگاه می کنی دیوار است...
پ.ن. این رباعی مدت ها نیمه کاره مانده بود. یک قسمت اش در شیراز نوشته شده بود و چند ماه رها مانده بود؛ تا این که مدتی قبل سفری کوتاه به تهران اتفاق افتاد. در راه برگشت، نرسیده به قم، رباعی کامل شد!
برچسب : نویسنده : 3asiabc بازدید : 159